عرفی شیرازی_دیوانغزل ها (فهرست)

غزل شمارهٔ 396

1. شهید او که بود آب و رنگ یاقوتش

2. نهند خضر و مسیحا به دوش تابوتش

3. خوش آن سعادت مرغی که می کند در دام

4. کرشمهٔ تو ز اوج هوای لاهوتش

5. ضعیف تر شود ار نعمتش ز باده دهند

6. وظیفه خوار محبت که غم بود قوتش

7. شهید زلف و رخ او چو طرف جوی بهشت

8. برون دمد گل و سنبل ز دور تابوتش

9. فغان ز خامهٔ عرفی که کمترین ظفرت

10. شکست خامهٔ مانی و کلک یاقوتش


بعدیقبلی

هیچ نظری ثبت نشده

ابیات برگزیده

* سوختم در آتشش چون عود و زانم بیم نیست
* بیم آن دارم که دود من بگیرد دامنش
شعر کامل
سلمان ساوجی
* محتسب نمی‌داند این قدر که صوفی را
* جنس خانگی باشد همچو لعل رمانی
شعر کامل
حافظ
* به فلک می‌رسد از روی چو خورشید تو نور
* قل هو الله احد چشم بد از روی تو دور
شعر کامل
سعدی