عرفی شیرازی_دیوانغزل ها (فهرست)

غزل شمارهٔ 44

1. امید صلح از آن با شکیب ایوب است

2. که دشمن آشتی انگیز و دوست محجوب است

3. همین عطیه به هر حال خوشدلم دارد

4. که هر چه رفت به عنوان خیر محسوب است

5. تهی بساطی این عهد بین که بی من و تو

6. زمانه نازکش و آفتاب محبوب است

7. نسیم پیرهن می برد از هوش ور نه

8. به رود نیل ز کنعان دو گام یعقوب است

9. خبر نیافته عرفی ز طبع نازک دوست

10. زبان بکش قلم این جا نه جای مکتوب است


بعدیقبلی

هیچ نظری ثبت نشده

ابیات برگزیده

* گر دست دهد دامن آن سرو روانم
* آزاد شود دل ز غم هر دو جهانم
شعر کامل
فروغی بسطامی
* گفتی، ار من بروم هیچ مرا یاد کنی
* این حکایت به کسی گوی که جان خواهد داشت
شعر کامل
امیرخسرو دهلوی
* تو مرد صحبت دل نیستی، چه می دانی
* که سر به جیب کشیدن چه عالمی دارد
شعر کامل
صائب تبریزی