عرفی شیرازی_دیوانغزل ها (فهرست)

غزل شمارهٔ 442

1. چند از این ششدر غم فال گشادی بزنیم

2. به کمان آمده عنقا که مرادی بزنیم

3. چند از این شیشه بگیریم و بریزیم به کام

4. یک دو جامی به کف خویش نژادی بزنیم

5. در نیارد که دمی غاشیهٔ غم نکند

6. سر دهیم این دل و با یک دل شادی بزنیم

7. بر دل صد ورق از یاس ببندیم گره

8. بگشاییم دل و فال مرادی بزنیم

9. عرفی از مردهٔ آلوده پریشان شده ایم

10. دست در دامن پاکیزاده نهادی بزنیم


بعدیقبلی

هیچ نظری ثبت نشده

ابیات برگزیده

* گویی که رشته های عقیقست و لاژورد
* از لاله و بنفشه همه روی مرغزار
شعر کامل
فرخی سیستانی
* دستی که ریزشی نکند شاخ بی برست
* نخلی که میوه ای ندهد خشک بهترست
شعر کامل
صائب تبریزی
* گل چه داند که درد بلبل چیست؟
* او همین کار رنگ و بو داند
شعر کامل
امیرخسرو دهلوی