عرفی شیرازی_دیوانغزل ها (فهرست)

غزل شمارهٔ 459

1. چون خیالت گذر آرد به در مسکن چشم

2. جوشش نور به هم در شکند روزن چشم

3. مشت سوزن به دلم زان مژه تا ریخته اند

4. گریه از پارهٔ دل دوخته پیراهن چشم

5. از دلم تا به در دیده صد آتشکده ساخت

6. گریهٔ شوق که گلخن شد ازو گلشن چشم

7. در تماشاگه حسن تو به هنگام نثار

8. سر به پیشانی خورشید زند خرمن چشم

9. عرفی امروز ببینم که بود بهر وداع

10. گریه را دست در آغوش دل و گردن چشم


بعدیقبلی

هیچ نظری ثبت نشده

ابیات برگزیده

* بس که دردسر ز فریاد و فغان خود کشم
* از دهان چون ناله می خواهم زبان خود کشم
شعر کامل
جامی
* زعفران رخ ما از حذر چشم بد است
* ما حریف چمن و لاله ستانیم همه
شعر کامل
مولوی
* هر که با منطق خواجو کند اظهار سخن
* در به دریا برد و زیره به کرمان آرد
شعر کامل
خواجوی کرمانی