عرفی شیرازی_دیوانغزل ها (فهرست)

غزل شمارهٔ 571

1. خوش آن گرمی ز شمع وصل مهرافروزتر باشی

2. بر افروزی و داغ و در غمت جان سوزتر باشی

3. برت افسانهٔ ما با نیاز آمیز تر تا کی

4. ز چشم مست خود خواهم که نا آموزتر باشی

5. چراغ حسن خود را بر فروز از آتش عشقم

6. چو خواهی آفتاب من که عالم سوزتر باشی

7. نگردد بوالهوس، ای تیر، آزرده دل از تو

8. مگر از ناوک مژگان او دلدوزتر باشی

9. چنین می خواهمت عرفی که هر چندان وفادشمن

10. بلا انگیزتر می شد، جفا اندوزتر باشی


بعدیقبلی

هیچ نظری ثبت نشده

ابیات برگزیده

* بار خاطر نیستم روشندلان را چون غبار
* بر بساط سبزه و گل سایهٔ پروانه‌ام
شعر کامل
رهی معیری
* جریده رو که گذرگاه عافیت تنگ است
* پیاله گیر که عمر عزیز بی‌بدل است
شعر کامل
حافظ
* یا وفا خود نبود در عالم
* یا مگر کس در این زمانه نکرد
شعر کامل
سعدی