عرفی شیرازی_دیوانغزل ها (فهرست)

غزل شمارهٔ 58

1. هر گاه که از مهر به کین میل تو بیش است

2. اول نمک سینه ی ما باش که ریش است

3. معشوق در آغوش و مرا آیینه در کف

4. از بس که دلم شیفته ی زشتی خویش است

5. زندان بود آمیزش آن کز ره عادت

6. در کشمکش صحبت بیگانه و خویش است

7. دانم که شفیق اند طبیبان همگی، لیک

8. مرهم که نه معشوق نهد دشمن ریش است

9. با کعبه روان انس نگیرد دل عرفی

10. دایم قدمی چند ازین قافله پیش است


بعدیقبلی

هیچ نظری ثبت نشده

ابیات برگزیده

* دست وفا در کمر عهد کن
* تا نشوی عهدشکن جهدکن
شعر کامل
نظامی
* آن که از چشم تو افکند مرا بی تقصیر
* چشم دارم به همین درد گرفتار شود
شعر کامل
صائب تبریزی
* با جام و قدح عزم چمن کرد چو نرگس
* هر کس که درین روز سیم و زری داشت
شعر کامل
هلالی جغتایی