غزل شمارهٔ 65
1. خاموشی من قفل نهان ی عشق است
2. افسانه ی من گریه ی مستانه ی عشق است
3. دیوانه دل من که درو فتنه زند جوش
4. گنجی است که آرایش ویرانه ی عشق است
5. شوریده شد از ناخن عشق این دل صد شاخ
6. این زلف پریشان شده از شانه ی عشق است
7. صد دشنه خورد عقل که خاری کشد از پای
8. این ها گل آن است که بیگانه ی عشق است
9. از منطق و حکمت نگشاید اثر شوق
10. این ها همه آرایش افسانه ی عشق است
11. هر شمع که در انجمن دهر بر افروخت
12. گر آتش طور است که پروانه ی عشق است
13. عرفی دل افتاده ام از کعبه چه جویی
14. دیری است که او فرش صنم ی عشق است
بعدیقبلی
هیچ نظری ثبت نشده