عرفی شیرازی_دیوانغزل ها (فهرست)

غزل شمارهٔ 80

1. رسید مژده ای و قاصد مقیم خرگه ماست

2. که بر گزیده ی توفیق، جان آگه ماست

3. کسی که چاه ملامت به راه می کندی

4. به ریسمان خود اکنون فتاده در چه ماست

5. ز شیخ شهر شنو درس و علم ما آموز

6. که هر چه رد مشایخ بود موجه ماست

7. خروش و ولوله ی عالمان شهرآشوب

8. گناه حوصله ی تنگ ظرف بی ته ماست

9. ز طرف درگه دارا نتیجه ای مطلب

10. که آستانه ی جانان دل مرفه ماست

11. مقیم شهپر عنقاست محمل عشاق

12. از این چه باک که صد کوه فتنه در ره ماست

13. مباش عمزده عرفی که زلف قامت دوست

14. جزای همت عالی و دست کوته ماست


بعدیقبلی

هیچ نظری ثبت نشده

ابیات برگزیده

* بلعجب دردی است درد عشق جانان کاندرو
* دردم افزون می‌شود چندان که درمان می‌کنم
شعر کامل
عطار
* لبش ندانم و خدش چگونه وصف کنم
* که این چو دانهٔ نارست و آن چو شعلهٔ نار
شعر کامل
سعدی
* در این بازار عطاران مرو هر سو چو بی‌کاران
* به دکان کسی بنشین که در دکان شکر دارد
شعر کامل
مولوی