عرفی شیرازی_دیوانغزل ها (فهرست)

غزل شمارهٔ 81

1. پیر کعنان چمنی گوشه ی بیت الحزن است

2. هر کجا بوی گلی باد رساند چمن است

3. هر که از بندگی خویش مرا باز خرد

4. بنده ی اویم اگر زاهد و گر برهمن است

5. حد حسن تو به ادراک نشاید دانست

6. این سخن نیز به اندازه ی ادراک من است

7. هر کسی را قدم ما نبود در ره عشق

8. هر که در جامه ی ما بود گدای کفن است

9. عشق از آدم و حوا متولد شده است

10. تازه بر خاسته این شعله آتش کهن است

11. صله شعر به عرفی شکر آرد طوطی

12. خبرش نیست که او طوطی شکر شکن است


بعدیقبلی

هیچ نظری ثبت نشده

ابیات برگزیده

* تا نه تصور کنی که بی تو صبوریم
* گر نفسی می‌زنیم بازپسین است
شعر کامل
سعدی
* حال ما در فرقت جانان و ابرام رقیب
* جمله می‌داند خدای حال گردان غم مخور
شعر کامل
حافظ
* نیکخواهانم نصیحت می‌کنند
* خشت بر دریا زدن بی‌حاصلست
شعر کامل
سعدی