رهی معیری_دیوانغزل ها-جلد اول (فهرست)

شمارهٔ 7-داغ تنهایی

1. آن قدر با آتش دل ساختم تا سوختم

2. بی تو ای آرام جان یا ساختم یا سوختم

3. سردمهری بین که کس بر آتشم آبی نزد

4. گرچه همچون برق از گرمی سراپا سوختم

5. سوختم اما نه چون شمع طرب در بین جمع

6. لاله ام کز داغ تنهایی به صحرا سوختم

7. همچو آن شمعی که افروزند پیش آفتاب

8. سوختم در پیش مه رویان و بیجا سوختم

9. سوختم از آتش دل در میان موج اشک

10. شوربختی بین که در آغوش دریا سوختم

11. شمع و گل هم هر کدام از شعله‌ای در آتشند

12. در میان پاکبازان من نه تنها سوختم

13. جان پاک من رهی خورشید عالمتاب بود

14. رفتم و از ماتم خود عالمی را سوختم


بعدیقبلی

هیچ نظری ثبت نشده

ابیات برگزیده

* صورت یوسف نادیده صفت می‌کردیم
* چون بدیدیم زبان سخن از کار برفت
شعر کامل
سعدی
* گوی زمین ربوده چوگان عدل اوست
* وین برکشیده گنبد نیلی حصار هم
شعر کامل
حافظ
* این قطرهٔ خون تا یافت از لعل لبش رنگی
* از شادی آن در پوست چون نار نمی‌گنجد
شعر کامل
عراقی