رهی معیری_دیوانغزل ها-جلد دوم (فهرست)

شمارهٔ 16-گریزان

1. چرا چو شادی از این انجمن گریزانی ؟

2. چو طاقت از دل بی تاب من گریزانی ؟

3. ز دیده ای که بود پاک تر ز شبنم صبح

4. چرا چو اشک من ای سیمتن گریزانی ؟

5. درون پیرهنت گر نهان کنیم چه سود ؟

6. نسیم صبحی و از پیرهن گریزانی

7. چو آب چشمه دلی پاک و نرم خو دارم

8. نه آتشم که ز آغوش من گریزانی

9. رهی نمیرمد آهوی وحشی از صیاد

10. بدین صفت که تو از خویشتن گریزانی


بعدیقبلی

هیچ نظری ثبت نشده

ابیات برگزیده

* طبیب اهل دل آن چشم مردم آزار است
* ولی دریغ که آن هم همیشه بیمار است
شعر کامل
فروغی بسطامی
* به نصیحتگر دل شیفته می‌باید گفت
* برو ای خواجه که این درد به درمان نرود
شعر کامل
سعدی
* اگر مراد نصیحت کنان ما اینست
* که ترک دوست بگویم تصوریست محال
شعر کامل
سعدی