رهی معیری_دیوانغزل ها-جلد دوم (فهرست)

شمارهٔ 3-سودازده

1. آن که سودا زده چشم تو بوده است منم

2. و آن که از هر مژه صد چشمه گشوده است منم

3. آن ز ره مانده سرگشته که ناسازی بخت

4. ره به سر منزل وصلش ننموده است منم

5. آن که پیش لب شیرین تو ای چشمه نوش

6. آفرین گفته و دشنام شنوده است منم

7. آن که خواب خوشم از دیده ربوده است تویی

8. و آن که یک بوسه از آن لب نربوده است منم

9. ای که از چشم رهی پای کشیدی چون اشک

10. آن که چون آه به دنبال تو بوده است منم


بعدیقبلی

هیچ نظری ثبت نشده

ابیات برگزیده

* ازان حسن تمام اجزا کسی چون چشم بردارد؟
* که دریک کاسه دارد نقل و می چشم چو بادامش
شعر کامل
صائب تبریزی
* یک قصه بیش نیست غم عشق وین عجب
* کز هر زبان که می‌شنوم نامکرر است
شعر کامل
حافظ
* هر کسی را نتوان گفت که صاحب نظرست
* عشقبازی دگر و نفس پرستی دگرست
شعر کامل
سعدی