رهی معیری_دیوانغزل ها-جلد چهارم (فهرست)

شمارهٔ 16-آزاده

1. بر خاطر آزاده غباری ز کسم نیست

2. سرو چمنم شکوه ای از خار و خسم نیست

3. از کوی تو بی ناله و فریاد گذشتم

4. چون قافله عمر نوای جرسم نیست

5. افسرده ترم از نفس باد خزانی

6. کآن تو گل خندان نفسی هم نفسم نیست

7. صیاد ز پیش آید و گرگ اجل از پی

8. آن صید ضعیفم که ره پیش و پسم نیست

9. بی خحصلی و خواری من بین که در این باغ

10. چون خار به دامان گلی دسترسم نیست

11. از تنگدلی پاس دل تنگ ندارم

12. چندان کشم اندوه که اندوه کسم نیست

13. امشب رهی از میکده بیرون ننهم پای

14. آزرده دردم دو سه پیمانه بسم نیست


بعدیقبلی

هیچ نظری ثبت نشده

ابیات برگزیده

* شب فراق که داند که تا سحر چند است
* مگر کسی که به زندان عشق دربند است
شعر کامل
سعدی
* به جد و جهد چو کاری نمی رود از پیش
* به کردگار رها کرده به مصالح خویش
شعر کامل
حافظ
* هر چند که گردید چو کافور مرا موی
* دل سرد نگردید ز دنیا سرمویی
شعر کامل
صائب تبریزی