رهی معیری_دیوانچند قطعه (فهرست)

شمارهٔ 10-همت مردانه

1. در دام حادثات ز کس یاوری مجوی

2. بگشا گره به همت مشکل گشای خویش

3. سعی طبیب موجب درمان درد نیست

4. از خود طلب دوای دل مبتلای خویش

5. بر عزم خویش تکیه کن ار سالک رهی

6. واماند آن که تکیه کند برعصای خویش

7. گفت آهویی به شیر سگی در شکارگاه

8. چون گرم پویه دیدش اندر قفای خویش

9. کای خیره سر بگرد سمندم نمی رسی

10. رانی و گر چو برق به تک بادپای خویش

11. چون من پی رهایی خود می کنم تلاش

12. لیکن تو بهر خاطر فرمانروای خویش

13. با من کجا به پویه برابر شوی از آنک

14. تو بهر غیر پویی و من از برای خویش


بعدیقبلی

هیچ نظری ثبت نشده

ابیات برگزیده

* خطی دارد زمشک ناب ‌گرد ارغوان پیدا
* دلی دارد چو سنگ سخت زیر پرنیان‌ پنهان
شعر کامل
امیر معزی
* دلی که غیب نمای است و جام جم دارد
* ز خاتمی که دمی گم شود چه غم دارد
شعر کامل
حافظ
* چرا از دست می رفتم،چرا بیمار می بودم؟
* اگر می بود بربالین من سیب زنخدانش
شعر کامل
صائب تبریزی