رهی معیری_دیوانچند قطعه (فهرست)

شمارهٔ 8-پاداش نیکی

1. من نگویم ترک آیین مروت کن ولی

2. این فضیلت با تو خلق سفله را دشمن کند

3. تار و پودش را ز کین توزی همی خواهند سوخت

4. هر که همچون شمع بزم دیگران روشن کند

5. گفت با صاحبدلی مردی که بهمان در نهفت

6. قصد دارد تا به تیغت سر جدا از تن کند

7. نیکمردش گفت باور نایدم این گفته ز آنک

8. من باو نیکی نکردم تا بدی با من کند

9. میکنند از دشمنی نا دوستان با دوستان

10. آنچه آتش با گیاه و برق با خرمن کند

11. دور شو زین مردم نا اهل دور از مردمی

12. دیو گردد هر که آمیزش به اهریمن کند

13. منزلت خواهی مکان در کنج تنهایی گزین

14. گنج گوهر بین که در ویرانه ها مسکن کند


بعدیقبلی

هیچ نظری ثبت نشده

ابیات برگزیده

* گرت ز دست برآید، چو نخل باش کریم
* ورت ز دست نیاید، چو سرو باش آزاد
شعر کامل
سعدی
* منم آن شاعر ساحر که به افسون سخن
* از نی کلک همه قند و شکر می‌بارم
شعر کامل
حافظ
* نیستی آگه چه گویم مر تو را من؟ جز همانک
* عامه گوید «نیستی آگه ز نرخ لوبیا»
شعر کامل
ناصرخسرو