رضی‌الدین آرتیمانی_دیوانغزل ها (فهرست)

غزل شمارهٔ 46

1. چه شور افتاده در دلها ز شیرین لعل خندانش

2. دریغا خضر ما شرمنده گردد ز آب حیوانش

3. نه از رنگ تو رنگی داشت نه از بوی تو بوئی

4. ز غیرت چاک زد هر سو ز صد جا، گل گریبانش

5. چو آن بلبل که در بستان ز سنبل آشیان دارد

6. دل آشفته‌ام جمعی است در زلف پریشانش

7. چو موسی گر زدود شعله‌ای در پیچ و تاب افتد

8. همیشه داردم در پیچ و تاب آن زلف پیچانش

9. مشو چندین بلند از خاک قصر خود تماشا کن

10. که قیصر رفت بر باد فنا بر قصر و ایوانش

11. رضی‌سان سرخ دارم از طپانچه روی خود ترسم

12. که رنگ لاغری از کشتنم سازد پشیمانش


بعدیقبلی

هیچ نظری ثبت نشده

ابیات برگزیده

* گفت اگر بر آستانم آب خواهی زد ز اشک
* هم به مژگانت بروب آن خاک در گفتم بچشم
شعر کامل
کمال خجندی
* گو شمع میارید در این جمع که امشب
* در مجلس ما ماه رخ دوست تمام است
شعر کامل
حافظ
* دوش آرزوی خواب خوشم بود یک زمان
* امشب نظر به روی تو از خواب خوشترست
شعر کامل
سعدی