رودکی_دیوانقصیده و قطعه (فهرست)

شمارهٔ 54 - بر رخش «زلف» عاشق است چو من

1. بر رخش زلف عاشق است چو من

2. لاجرم همچو منش نیست قرار

3. من و زلفین او نگونساریم

4. او چرا بر گل است و من بر خار؟

5. همچو چشمم توانگر است لبم

6. آن به لعل، این به لؤلؤ شهوار

7. تا به خاک اندرت نگرداند

8. خاک و ماک از تو بر ندارد کار

9. رگ که با پیشیار بنمایی

10. دل تو خوش کند به خوش گفتار

11. باد یک چند بر تو پیماید

12. اند کاو را روان بود بازار

13. لعل می را ز درج خم برکش

14. در کدو نیمه کن، به پیش من آر

15. زن و دخترش گشته مویه کنان

16. رخ کرده به ناخنان شدکار


بعدیقبلی

هیچ نظری ثبت نشده

ابیات برگزیده

* از شمع سه گونه کارآموزم
* می گریم و می گدازم و می سوزم
شعر کامل
مسعود سعد سلمان
* به هوش بودم از اول که دل به کس نسپارم
* شمایل تو بدیدم نه صبر ماند و نه هوشم
شعر کامل
سعدی
* عاشقان را سردی معشوق بر دل بار نیست
* شمع کافوری کند سرگرم تر پروانه را
شعر کامل
صائب تبریزی