سعدی_بوستانباب چهارم در تواضع (فهرست)

شمارهٔ 15-حکایت در محرومی خویشتن بینان

1. یکی در نجوم اندکی دست داشت

2. ولی از تکبر سری مست داشت

3. بر گوشیار آمد از راه دور

4. دلی پر ارادت، سری پر غرور

5. خردمند از او دیده بردوختی

6. یکی حرف در وی نیاموختی

7. چو بی بهره عزم سفر کرد باز

8. بدو گفت دانای گردن فراز

9. تو خود را گمان برده‌ای پر خرد

10. انائی که پر شد دگر چون برد؟

11. ز دعوی پری زان تهی می‌روی

12. تهی آی تا پر معنای شوی

13. ز هستی در آفاق سعدی صفت

14. تهی گرد و باز آی پر معرفت


بعدیقبلی

هیچ نظری ثبت نشده

ابیات برگزیده

* خوش می‌روی در کوی ما خوش می‌خرامی سوی ما
* خوش می‌جهی در جوی ما ای جوی و ای جویای ما
شعر کامل
مولوی
* شمع عالم بود لطف چاره گر
* شمع را پروانه کردی عاقبت
شعر کامل
مولوی
* رندان تشنه لب را آبی نمی‌دهد کس
* گویی ولی شناسان رفتند از این ولایت
شعر کامل
حافظ