سعدی_بوستانباب چهارم در تواضع (فهرست)

شمارهٔ 22-حکایت جنید و سیرت او در تواضع

1. شنیدم که در دشت صنعا جنید

2. سگی دید بر کنده دندان صید

3. ز نیروی سر پنجهٔ شیر گیر

4. فرومانده عاجز چو روباه پیر

5. پس از غرم و آهو گرفتن به پی

6. لگد خوردی از گوسفندان حی

7. چو مسکین و بی طاقتش دید و ریش

8. بدو داد یک نیمه از زاد خویش

9. شنیدم که می‌گفت و خوش می‌گریست

10. که داند که بهتر ز ما هر دو کیست؟

11. به ظاهر من امروز از این بهترم

12. دگر تا چه راند قضا بر سرم

13. گرم پای ایمان نلغزد ز جای

14. به سر بر نهم تاج عفو خدای

15. وگر کسوت معرفت در برم

16. نماند، به بسیار از این کمترم

17. که سگ با همه زشت نامی چو مرد

18. مر او را به دوزخ نخواهند برد

19. ره این است سعدی که مردان راه

20. به عزت نکردند در خود نگاه

21. ازان بر ملایک شرف داشتند

22. که خود را به از سگ نپنداشتند


بعدیقبلی

هیچ نظری ثبت نشده

ابیات برگزیده

* دولت جان پرورست صحبت آمیزگار
* خلوت بی مدعی سفره بی انتظار
شعر کامل
سعدی
* از زبان شکوه ما عیش عالم تلخ شد
* تلخی کام شکر از تلخی بادام ماست
شعر کامل
صائب تبریزی
* فغان کاین لولیان شوخ شیرین کار شهرآشوب
* چنان بردند صبر از دل که ترکان خوان یغما را
شعر کامل
حافظ