سعدی_بوستانباب ششم در قناعت (فهرست)

شمارهٔ 8-حکایت

1. یکی را ز مردان روشن ضمیر

2. امیر ختن داد طاقی حریر

3. ز شادی چو گلبرگ خندان شکفت

4. نپوشید و دستش ببوسید و گفت:

5. چه خوب است تشریف میر ختن

6. وز او خوب تر خرقهٔ خویشتن

7. گر آزاده‌ای بر زمین خسب و بس

8. مکن بهر قالی زمین بوس کس


بعدیقبلی

هیچ نظری ثبت نشده

ابیات برگزیده

* ز راه نسبت هر روح با روح
* دری از آشنایی هست مفتوح
شعر کامل
وحشی بافقی
* دم گرمم به تو افسرده درون در نگرفت
* زاهد از حق مگذر، سردتر از کافوری
شعر کامل
حزین لاهیجی
* بر دست حنا بسته نهد پای بهر گام
* هر کس که تماشاگه او زیر چناریست
شعر کامل
فرخی سیستانی