سعدی_دیوانغزل ها (فهرست)

غزل شمارهٔ 141

1. هر که دلارام دید از دلش آرام رفت

2. چشم ندارد خلاص هر که در این دام رفت

3. یاد تو می‌رفت و ما عاشق و بی‌دل بدیم

4. پرده برانداختی کار به اتمام رفت

5. ماه نتابد به روز چیست که در خانه تافت

6. سرو نروید به بام کیست که بر بام رفت

7. مشعله‌ای برفروخت پرتو خورشید عشق

8. خرمن خاصان بسوخت خانگه عام رفت

9. عارف مجموع را در پس دیوار صبر

10. طاقت صبرش نبود ننگ شد و نام رفت

11. گر به همه عمر خویش با تو برآرم دمی

12. حاصل عمر آن دمست باقی ایام رفت

13. هر که هوایی نپخت یا به فراقی نسوخت

14. آخر عمر از جهان چون برود خام رفت

15. ما قدم از سر کنیم در طلب دوستان

16. راه به جایی نبرد هر که به اقدام رفت

17. همت سعدی به عشق میل نکردی ولی

18. می چو فروشد به کام عقل به ناکام رفت


بعدیقبلی

هیچ نظری ثبت نشده

ابیات برگزیده

* بر سر پروانه شمع از بهر آن سوزد که هست
* جذبۀ عشقی که خاکستر به خاکستر کشد
شعر کامل
نظیری نیشابوری
* کیست در این شهر که او مست نیست
* کیست در این دور کز این دست نیست
شعر کامل
مولوی
* جریده رو که گذرگاه عافیت تنگ است
* پیاله گیر که عمر عزیز بی‌بدل است
شعر کامل
حافظ