سعدی_دیوانغزل ها (فهرست)

غزل شمارهٔ 140

1. چشمت چو تیغ غمزه خون خوار برگرفت

2. با عقل و هوش خلق به پیکار برگرفت

3. عاشق ز سوز درد تو فریاد درنهاد

4. مؤمن ز دست عشق تو زنار برگرفت

5. عشقت بنای عقل به کلی خراب کرد

6. جورت در امید به یک بار برگرفت

7. شوری ز وصف روی تو در خانگه فتاد

8. صوفی طریق خانه خمار برگرفت

9. با هر که مشورت کنم از جور آن صنم

10. گوید ببایدت دل از این کار برگرفت

11. دل برتوانم از سر و جان برگرفت و چشم

12. نتوانم از مشاهده یار برگرفت

13. سعدی به خفیه خون جگر خورد بارها

14. این بار پرده از سر اسرار برگرفت


بعدیقبلی

هیچ نظری ثبت نشده

ابیات برگزیده

* عشق ورزیدم و عقلم به ملامت برخاست
* کان که عاشق شد از او حکم سلامت برخاست
شعر کامل
سعدی
* گناه اگر چه نبود اختیار ما حافظ
* تو در طریق ادب باش و گو گناه من است
شعر کامل
حافظ
* کسی نیک بیند به هر دو سرای
* که نیکی رساند به خلق خدای
شعر کامل
سعدی