سعدی_دیوانغزل ها (فهرست)

غزل شمارهٔ 158

1. مویت رها مکن که چنین بر هم اوفتد

2. کآشوب حسن روی تو در عالم اوفتد

3. گر در خیال خلق پری وار بگذری

4. فریاد در نهاد بنی آدم اوفتد

5. افتاده تو شد دلم ای دوست دست گیر

6. در پای مفکنش که چنین دل کم اوفتد

7. در رویت آن که تیغ نظر می‌کشد به جهل

8. مانند من به تیر بلا محکم اوفتد

9. مشکن دلم که حقه راز نهان توست

10. ترسم که راز در کف نامحرم اوفتد

11. وقتست اگر بیایی و لب بر لبم نهی

12. چندم به جست و جوی تو دم بر دم اوفتد

13. سعدی صبور باش بر این ریش دردناک

14. باشد که اتفاق یکی مرهم اوفتد


بعدیقبلی

هیچ نظری ثبت نشده

ابیات برگزیده

* پاک کن چهره حافظ به سر زلف ز اشک
* ور نه این سیل دمادم ببرد بنیادم
شعر کامل
حافظ
* شکایتی که ز زلف دراز اوست مرا
* به گفتن و به شنیدن نمی شود آخر
شعر کامل
صائب تبریزی
* نشسته‌ام به سر راه آرزو عمری
* که ابروی تو نشاند به زیر شمشیرم
شعر کامل
فروغی بسطامی