سعدی_دیوانغزل ها (فهرست)

غزل شمارهٔ 16

1. تا بود بار غمت بر دل بی‌هوش مرا

2. سوز عشقت ننشاند ز جگر جوش مرا

3. نگذرد یاد گل و سنبلم اندر خاطر

4. تا به خاطر بود آن زلف و بناگوش مرا

5. شربتی تلختر از زهر فراقت باید

6. تا کند لذت وصل تو فراموش مرا

7. هر شبم با غم هجران تو سر بر بالین

8. روزی ار با تو نشد دست در آغوش مرا

9. بی دهان تو اگر صد قدح نوش دهند

10. به دهان تو که زهر آید از آن نوش مرا

11. سعدی اندر کف جلاد غمت می‌گوید

12. بنده‌ام بنده به کشتن ده و مفروش مرا


بعدیقبلی

هیچ نظری ثبت نشده

ابیات برگزیده

* گفتیم درد تو عشق است و دوا نتوان کرد
* دردم از توست دوا از تو چرا نتوان کرد
شعر کامل
هاتف اصفهانی
* سیمرغ وهم را نبود قوت عروج
* آنجا که باز همت او سازد آشیان
شعر کامل
حافظ
* از پختگی است گر نشد آواز ما بلند
* کی از سپند سوخته گردد صدا بلند
شعر کامل
صائب تبریزی