سعدی_دیوانغزل ها (فهرست)

غزل شمارهٔ 199

1. تا حال منت خبر نباشد

2. در کار منت نظر نباشد

3. تا قوت صبر بود کردیم

4. دیگر چه کنیم اگر نباشد

5. آیین وفا و مهربانی در

6. در شهر شما مگر نباشد

7. گویند نظر چرا نبستی

8. تا مشغله و خطر نباشد

9. ای خواجه برو که جهد انسان

10. با تیر قضا سپر نباشد

11. این شور که در سرست ما را

12. وقتی برود که سر نباشد

13. بیچاره کجا رود گرفتار

14. کز کوی تو ره به درنباشد

15. چون روی تو دلفریب و دلبند

16. در روی زمین دگر نباشد

17. در پارس چنین نمک ندیدم

18. در مصر چنین شکر نباشد

19. گر حکم کنی به جان سعدی

20. جان از تو عزیزتر نباشد


بعدیقبلی

هیچ نظری ثبت نشده

ابیات برگزیده

* آن نه شب بود در ایام لیلی هر صباح
* آسمان شب تا سحر بر حال مجنون می‌گریست
شعر کامل
هلالی جغتایی
* دوش وقت سحر از غصه نجاتم دادند
* واندر آن ظلمت شب آب حیاتم دادند
شعر کامل
حافظ
* ماجرای عقل پرسیدم ز عشق
* گفت معزولست و فرمانیش نیست
شعر کامل
سعدی