سعدی_دیوانغزل ها (فهرست)

غزل شمارهٔ 242

1. سرو بلند بین که چه رفتار می‌کند

2. وان ماه محتشم که چه گفتار می‌کند

3. آن چشم مست بین که به شوخی و دلبری

4. قصد هلاک مردم هشیار می‌کند

5. دیوانه می‌کند دل صاحب تمیز را

6. هر گه که التفات پری وار می‌کند

7. ما روی کرده از همه عالم به روی او

8. وان سست عهد روی به دیوار می‌کند

9. عاقل خبر ندارد از اندوه عاشقان

10. خفتست او عیب مردم بیدار می‌کند

11. من طاقت شکیب ندارم ز روی خوب

12. صوفی به عجز خویشتن اقرار می‌کند

13. بیچاره از مطالعه روی نیکوان

14. صد بار توبه کرد و دگربار می‌کند

15. سعدی نگفتمت که خم زلف شاهدان

16. دربند او مشو که گرفتار می‌کند


بعدیقبلی

هیچ نظری ثبت نشده

ابیات برگزیده

* جهان بر آب نهادست و زندگی بر باد
* غلام همت آنم که دل بر او ننهاد
شعر کامل
سعدی
* مطربا مجلس انس است غزل خوان و سرود
* چند گویی که چنین رفت و چنان خواهد شد
شعر کامل
حافظ
* شب فراق که داند که تا سحر چند است
* مگر کسی که به زندان عشق دربند است
شعر کامل
سعدی