سعدی_دیوانغزل ها (فهرست)

غزل شمارهٔ 243

1. زلف او بر رخ چو جولان می‌کند

2. مشک را در شهر ارزان می‌کند

3. جوهری عقل در بازار حسن

4. قیمت لعلش به صد جان می‌کند

5. آفتاب حسن او تا شعله زد

6. ماه رخ در پرده پنهان می‌کند

7. من همه قصد وصالش می‌کنم

8. وان ستمگر عزم هجران می‌کند

9. گر نمکدان پرشکر خواهی مترس

10. تلخیی کان شکرستان می‌کند

11. تیر مژگان و کمان ابروش

12. عاشقان را عید قربان می‌کند

13. از وفاها هر چه بتوان می‌کنم

14. وز جفاها هر چه نتوان می‌کند


بعدیقبلی

هیچ نظری ثبت نشده

ابیات برگزیده

* بیاموزمت کیمیای سعادت
* ز همصحبت بد جدایی جدایی
شعر کامل
حافظ
* حافظا در کنج فقر و خلوت شب‌های تار
* تا بود وردت دعا و درس قرآن غم مخور
شعر کامل
حافظ
* صبح می‌خندد و من گریه کنان از غم دوست
* ای دم صبح چه داری خبر از مقدم دوست
شعر کامل
سعدی