سعدی_دیوانغزل ها (فهرست)

غزل شمارهٔ 247

1. با دوست باش گر همه آفاق دشمنند

2. کو مرهمست اگر دگران نیش می‌زنند

3. ای صورتی که پیش تو خوبان روزگار

4. همچون طلسم پای خجالت به دامنند

5. یک بامداد اگر بخرامی به بوستان

6. بینی که سرو را ز لب جوی برکنند

7. تلخست پیش طایفه‌ای جور خوبروی

8. از معتقد شنو که شکر می‌پراکنند

9. ای متقی گر اهل دلی دیده‌ها بدوز

10. کاینان به دل ربودن مردم معینند

11. یا پرده‌ای به چشم تأمل فروگذار

12. یا دل بنه که پرده ز کارت برافکنند

13. جانم دریغ نیست ولیکن دل ضعیف

14. صندوق سر توست نخواهم که بشکنند

15. حسن تو نادرست در این عهد و شعر من

16. من چشم بر تو و همگان گوش بر منند

17. گویی جمال دوست که بیند چنان که اوست

18. الا به راه دیده سعدی نظر کنند


بعدیقبلی

هیچ نظری ثبت نشده

ابیات برگزیده

* به منزل رسید آنک پوینده بود
* رهی یافت آن کس که جوینده بود
شعر کامل
فردوسی
* ز هر سو شاخ گیسو شانه می‌کرد
* بنفشه بر سر گل دانه می‌کرد
شعر کامل
نظامی
* نیست اکسیری به عالم بهتر از افتادگی
* قطره ناچیز گردد گوهر از افتادگی
شعر کامل
صائب تبریزی