سعدی_دیوانغزل ها (فهرست)

غزل شمارهٔ 264

1. هر که مجموع نباشد به تماشا نرود

2. یار با یار سفرکرده به تنها نرود

3. باد آسایش گیتی نزند بر دل ریش

4. صبح صادق ندمد تا شب یلدا نرود

5. بر دل آویختگان عرصه عالم تنگست

6. کان که جایی به گل افتاد دگر جا نرود

7. هرگز اندیشه یار از دل دیوانه عشق

8. به تماشای گل و سبزه و صحرا نرود

9. به سر خار مغیلان بروم با تو چنان

10. به ارادت که یکی بر سر دیبا نرود

11. با همه رفتن زیبای تذرو اندر باغ

12. که به شوخی برود پیش تو زیبا نرود

13. گر تو ای تخت سلیمان به سر ما زین دست

14. رفت خواهی عجب ار مورچه در پا نرود

15. باغبانان به شب از زحمت بلبل چونند

16. که در ایام گل از باغچه غوغا نرود

17. همه عالم سخنم رفت و به گوشت نرسید

18. آری آن جا که تو باشی سخن ما نرود

19. هر که ما را به نصیحت ز تو می‌پیچد روی

20. گو به شمشیر که عاشق به مدارا نرود

21. ماه رخسار بپوشی تو بت یغمایی

22. تا دل خلقی از این شهر به یغما نرود

23. گوهر قیمتی از کام نهنگان آرند

24. هر که او را غم جانست به دریا نرود

25. سعدیا بار کش و یار فراموش مکن

26. مهر وامق به جفا کردن عذرا نرود


بعدیقبلی

هیچ نظری ثبت نشده

ابیات برگزیده

* تا نقش خیال دوست با ماست
* ما را همه عمر خود تماشاست
شعر کامل
مولوی
* شاخ عشق اندر ازل دان بیخ عشق اندر ابد
* این شجر را تکیه بر عرش و ثری و ساق نیست
شعر کامل
مولوی
* هر وقت خوش که دست دهد مغتنم شمار
* کس را وقوف نیست که انجام کار چیست
شعر کامل
حافظ