سعدی_دیوانغزل ها (فهرست)

غزل شمارهٔ 323

1. هر که نازک بود تن یارش

2. گو دل نازنین نگه دارش

3. عاشق گل دروغ می‌گوید

4. که تحمل نمی‌کند خارش

5. نیکخواها در آتشم بگذار

6. وین نصیحت مکن که بگذارش

7. کاش با دل هزار جان بودی

8. تا فدا کردمی به دیدارش

9. عاشق صادق از ملامت دوست

10. گر برنجد به دوست مشمارش

11. کس به آرام جان ما نرسد

12. که نه اول به جان رسد کارش

13. خانه یار سنگ دل اینست

14. هر که سر می‌زند به دیوارش

15. خون ما خود محل آن دارد

16. که بود پیش دوست مقدارش

17. سعدیا گر به جان خطاب کند

18. ترک جان گوی و دل به دست آرش


بعدیقبلی

هیچ نظری ثبت نشده

ابیات برگزیده

* ز تاب آتش دوری شدم غرق عرق چون گل
* بیار ای باد شبگیری نسیمی زان عرق چینم
شعر کامل
حافظ
* شرار سينۀ مجنون ز آتش لیلی
* کباب ساخت همه آهوان صحرا را
شعر کامل
جامی
* هیچ دانی که چرا پسته چنان می‌خندد
* زانکه گفتم که بدان پسته دهن می‌مانی
شعر کامل
خواجوی کرمانی