سعدی_دیوانغزل ها (فهرست)

غزل شمارهٔ 324

1. هر که نامهربان بود یارش

2. واجبست احتمال آزارش

3. طاقت رفتنم نمی‌ماند

4. چون نظر می‌کنم به رفتارش

5. وز سخن گفتنش چنان مستم

6. که ندانم جواب گفتارش

7. کشته تیر عشق زنده کند

8. گر به سر بگذرد دگربارش

9. هر چه زان تلختر بخواهد گفت

10. گو بگو از لب شکربارش

11. عشق پوشیده بود و صبر نماند

12. پرده برداشتم ز اسرارش

13. وه که گر من به خدمتش برسم

14. خود چه خدمت کنم به مقدارش

15. بیم دیوانگیست مردم را

16. ز آمدن رفتن پری وارش

17. کاش بیرون نیامدی سلطان

18. تا ندیدی گدای بازارش

19. سعدیا روی دوست نادیدن

20. به که دیدن میان اغیارش


بعدیقبلی

هیچ نظری ثبت نشده

ابیات برگزیده

* آنکه پای از سر نخوت ننهادی بر خاک
* عاقبت خاک شد و خلق به او می‌گذرند
شعر کامل
سعدی
* اگر با تو گردون نشیند به راز
* هم از گردش او نیابی جواز
شعر کامل
فردوسی
* سخن هر چه گویم همه گفته‌اند
* بر باغ دانش همه رفته‌اند
شعر کامل
فردوسی