سعدی_دیوانغزل ها (فهرست)

غزل شمارهٔ 442

1. گر غصه روزگار گویم

2. بس قصه بی شمار گویم

3. یک عمر هزارسال باید

4. تا من یکی از هزار گویم

5. چشمم به زبان حال گوید

6. نی آن که به اختیار گویم

7. بر من دل انجمن بسوزد

8. گر درد فراق یار گویم

9. مرغان چمن فغان برآرند

10. گر فرقت نوبهار گویم

11. یاران صبوحیم کجایند

12. تا درد دل خمار گویم

13. کس نیست که دل سوی من آرد

14. تا غصه روزگار گویم

15. درد دل بی‌قرار سعدی

16. هم با دل بی‌قرار گویم


بعدیقبلی

هیچ نظری ثبت نشده

ابیات برگزیده

* اندک اندک جمع مستان می‌رسند
* اندک اندک می پرستان می‌رسند
شعر کامل
مولوی
* می‌خواست گل که دم زند از رنگ و بوی دوست
* از غیرت صبا نفسش در دهان گرفت
شعر کامل
حافظ
* یار گندم گون بما گر میل کردی نیم جو
* هر دو عالم پیش چشم ما نمودی یک عدس
شعر کامل
اوحدی