سعدی_دیوانغزل ها (فهرست)

غزل شمارهٔ 86

1. بخت جوان دارد آن که با تو قرینست

2. پیر نگردد که در بهشت برینست

3. دیگر از آن جانبم نماز نباشد

4. گر تو اشارت کنی که قبله چنینست

5. آینه‌ای پیش آفتاب نهادست

6. بر در آن خیمه یا شعاع جبینست

7. گر همه عالم ز لوح فکر بشویند

8. عشق نخواهد شدن که نقش نگینست

9. گوشه گرفتم ز خلق و فایده‌ای نیست

10. گوشه چشمت بلای گوشه نشینست

11. تا نه تصور کنی که بی تو صبوریم

12. گر نفسی می‌زنیم بازپسینست

13. حسن تو هر جا که طبل عشق فروکوفت

14. بانگ برآمد که غارت دل و دینست

15. سیم و زرم گو مباش و دنیی و اسباب

16. روی تو بینم که ملک روی زمینست

17. عاشق صادق به زخم دوست نمیرد

18. زهر مذابم بده که ماء معینست

19. سعدی از این پس که راه پیش تو دانست

20. گر ره دیگر رود ضلال مبینست


بعدیقبلی

هیچ نظری ثبت نشده

ابیات برگزیده

* به وقت صبح قیامت که سر ز خاک برآرم
* به گفت و گوی تو خیزم به جست و جوی تو باشم
شعر کامل
سعدی
* پیش صدر مصطفی بین هم بلال و هم صهیب
* این چو عود آن چون شکر در عود سوزان آمده
شعر کامل
خاقانی
* پخته شو تا روز محشر ایمن از دوزخ شوی
* ورنه عود خام را در کار مجمر می کنند
شعر کامل
صائب تبریزی