سعدی_دیوانملحق ها و مفرد ها (فهرست)

شمارهٔ 4

1. قیامتست سفر کردن از دیار حبیب

2. مرا همیشه قضا را قیامتست نصیب

3. به ناز خفته چه داند که دردمند فراق

4. به شب چه می‌گذراند علی‌الخصوص غریب ؟

5. به قهر می‌روم و نیست آن مجال که باز

6. به شهر دوست قدم در نهم ز دست رقیب

7. پدر به صبر نمودن مبالغت می‌کرد

8. ک ای پسر بس ازین روزگار بی‌ترتیب

9. جواب دادم ازین ماجرا که ای باب

10. چو درد من نپذیرد دوا به جهد طبیب

11. مدار توبه توقع ز من که در مسجد

12. سماع چنگ تأمل کنم نه وعظ خطیب

13. به مکتب ارچه فرستادیم نکو نامد

14. گرفته ناخن چکنم به زخم چوب ادیب

15. هنوز بوی محبت ز خاکم آید اگر

16. جدا شود به لحد بند بندم از ترکیب

17. به اختیارندارد سر سفر سعدی

18. ستم غریب نباشد ز روزگار عجیب


بعدیقبلی

هیچ نظری ثبت نشده

ابیات برگزیده

* ضرورتست که نیک کند کسی که شناخت
* که نیکی و بدی از خلق داستان ماند
شعر کامل
سعدی
* آتش به جانم افکند، شوق لقای دلدار
* از دست رفت صبرم، ای ناقه! پای بردار
شعر کامل
شیخ بهایی
* بس تجربه کردیم در این دیر مکافات
* با دردکشان هر که درافتاد برافتاد
شعر کامل
حافظ