سعدی_گلستانباب دوم - در اخلاق درويشان (فهرست)

حکایت (3)

عبدالقا در گیلانی را رحمة الله علیه دیدند در حرم کعبه روی بر حصبا نهاده می گفت: ای خداوند ببخشای. وگر هر آینه مستوجب عقوبتم در روز قیامتم نابینا برانگیز تا در روی نیکان شرمسار نشوم

1. روی بر خاک عجز میگویم

2. هر سحرگه که باد میآید

3. ایکه هرگز فرامشت نکنم

4. هیچت از بنده یاد میاید؟


بعدیقبلی

هیچ نظری ثبت نشده

ابیات برگزیده

* هرزه گو را خامش از تقریر کردن مشکل است
* شعله را از ژاژخایی سیر کردن مشکل است
شعر کامل
صائب تبریزی
* جز روی او که در عرق شرم غوطه زد
* یک برگ گل هزار نگهبان نداشته است
شعر کامل
صائب تبریزی
* آن آفتاب خوبی چون بر زمین بتابد
* آن دم زمین خاکی بهتر ز آسمانست
شعر کامل
مولوی