سعدی_گلستانباب دوم - در اخلاق درويشان (فهرست)

حکایت (٤)

دزدی بخانه پارسائی درآمد چندانکه جست چیزی نیافت دل تنگ شد. پارسا را خبر شد. گلیمی که بر آن خفته بود در راه دزد انداخت تا محروم نشود

1. شنیدم که مردمان راه خدای

2. دل دشمنان را نکردند تنگ

3. ترا کی میسر شود این مقام

4. که با دوستانت خلافست و جنگ

مودت اهل صفا چه در روی و چه در قفا نه چنان کز پست عیب گیرند و در پیشت میرند

5. در برابر چو گوسپند سلیم

6. در قفا همچو گرگ مردمخوار

7. هر که عیب دگران پیش تو آورد و شمرد

8. بی گمان عیب تو پیش دگران خواهد برد


بعدیقبلی

هیچ نظری ثبت نشده

ابیات برگزیده

* ز دریا بدریا سپاه ویست
* جهان زیر فر کلاه ویست
شعر کامل
فردوسی
* همه شب راه دلم بر خم گیسوی تو بود
* آه از این راه که باریک تر از موی تو بود
شعر کامل
فروغی بسطامی
* آب حیوان تیره گون شد خضر فرخ پی کجاست
* خون چکید از شاخ گل باد بهاران را چه شد
شعر کامل
حافظ