سعدی_گلستانباب هفتم - در تأثير تربيت (فهرست)

حکایت (11)

طفل بودم که بزرگی را پرسیدم از بلوغ. گفت: در مسطور آمده است که سه نشان دارد یکی پانزده سالگی و دیگر احتلام و سیم برآمدن موی پیش.

اما در حقیقت یک نشان دارد و بس. آنکه در بند رضای حق جل و علا بیش از آن باشی که در بند حظ نفس خویش و هر آنکه در او این صفت موجود نیست به نزد محققان بالغ نشمارندش

1. بصورت آدمی شد قطره آب

2. که چل روزش قرار اندر رحم ماند

3. و گر چل ساله را عقل و ادب نیست

4. بتحقیقش نشاید آدمی خواند

5. جوانمردی و لطفست آدمیت

6. همین نقش هیولائی مپندار

7. هنر باید که صورت میتوان کرد

8. بایوانها در از شنگرف و زنگار

9. چو انسان را نباشد فضل و احسان

10. چه فرق از آدمی تا نقش دیوار

11. بدست آوردن دنیا هنر نیست

12. یکی را گر توانی دل بدست آر


بعدیقبلی

هیچ نظری ثبت نشده

ابیات برگزیده

* مرا پیری اگر چون مرده در کافور خواباند
* زکار عشق کی دست و دل من سرد می سازد؟
شعر کامل
صائب تبریزی
* ساقیا دیوانه‌ای چون من کجا دربر کشد
* دختر رز را که نقد عقل کابین کرده‌اند
شعر کامل
حافظ
* گل چه داند که درد بلبل چیست؟
* او همین کار رنگ و بو داند
شعر کامل
امیرخسرو دهلوی