سعدی_مواعظقصیده ها (فهرست)

قصیدهٔ شمارهٔ 6 - موعظه و نصیحت

1. هران نصیبه که پیش از وجود ننهادست

2. هر آنکه در طلبش سعی می‌کند بادست

3. سر قبول بباید نهاد و گردن طوع

4. که هرچه حاکم عادل کند نه بیدادست

5. کلید فتح اقالیم در خزاین اوست

6. کسی به قوت بازوی خویش نگشادست

7. به چشم طایفه‌ای کژ همی نماید نقش

8. گمان برند که نقاش غیراستادست

9. اگر تو دیده‌وری نیک و بد ز حق بینی

10. دو بینی از قبل چشم احول افتادست

11. همان که زرع و نخیل آفرید و روزی داد

12. ملخ به خوردن روزی هم او فرستادست

13. چو نیک درنگری آنکه می‌کند فریاد

14. ز دست خوی بد خویشتن به فریادست

15. تو پاک باش و مدار ای برادر از کس باک

16. به یاد دار که این پندم از پدر یادست

17. اگر به پای بپویی وگر به سر بروی

18. مقسمت ندهد روزیی که ننهادست

19. خدای راست بزرگی و ملک بی‌انباز

20. به دیگران که توبینی به عاریت دادست

21. گر اهل معرفتی دل در آخرت بندی

22. نه در خرابهٔ دنیا که محنت آبادست

23. به خاک بر مرو ای آدمی به کشی و ناز

24. که خاک پای تو همچون تو آدمی زادست

25. جهان بر آب نهادست و عاقلان دانند

26. که روی آب نه جای قرار و بنیادست

27. رضا به حکم قضا اختیار کن سعدی

28. که هرکه بندهٔ فرمان حق شد آزادست


بعدیقبلی

هیچ نظری ثبت نشده

ابیات برگزیده

* ملامتگوی عاشق را چه گوید مردم دانا
* که حال غرقه در دریا نداند خفته بر ساحل
شعر کامل
سعدی
* آب رود نیل را از دست ناید رفع آن
* عشق یوسف بر زلیخا چون کشید انگشت نیل
شعر کامل
محتشم کاشانی
* خطی دارد زمشک ناب ‌گرد ارغوان پیدا
* دلی دارد چو سنگ سخت زیر پرنیان‌ پنهان
شعر کامل
امیر معزی