صائب تبریزی_دیوانغزل ها (فهرست)

غزل شمارهٔ 1051

1. جان غافل را سفر در چار دیوار تن است

2. پای خواب آلود را منزل کنار دامن است

3. واصلان از شورش بحر وجود آسوده اند

4. ماهیان را موجه دریا دعای جوشن است

5. وقت عارف را نسازد تیره این ماتم سرا

6. خانه روشن می کند آیینه تا در گلخن است

7. برنمی دارند چشم از رخنه دل اهل دید

8. گرچه از هنگامه رنگین جهان چون گلشن است

9. گر بود در خانه صد نقش و نگار دلفریب

10. مرغ زیرک را همان منظور چشم روزن است

11. راه بسیارست مردم را به قرب حق، ولی

12. راه نزدیکش دل مردم به دست آوردن است

13. دشمنان را چرب نرمی می نماید سازگار

14. در چراغ لاله و گل اشک شبنم روغن است

15. شعله را خاشاک نتواند ز جولان بازداشت

16. خون خود را می خورد خاری که در پای من است

17. ایمن از خواب پریشان حوادث نیستم

18. چون سبو از دست خود هر چند بالین من است

19. اهل معنی را به جولانگاه دعوی کار نیست

20. ورنه میدان سخن امروز صائب از من است


بعدیقبلی

هیچ نظری ثبت نشده

ابیات برگزیده

* سروبالایی به صحرا می‌رود
* رفتنش بین تا چه زیبا می‌رود
شعر کامل
سعدی
* به مبارکی و شادی چو نگار من درآید
* بنشین نظاره می‌کن تو عجایب خدا را
شعر کامل
مولوی
* خوش آن زمان که به بویش نهفته می نگرم
* چو سوی من نگرد، پس نظر بگردانم
شعر کامل
امیرخسرو دهلوی