صائب تبریزی_دیوانغزل ها (فهرست)

غزل شمارهٔ 1184

1. دل میان چار عنصر تن به سختی داده ای است

2. دانه در آسیای چار سنگ افتاده ای است

3. خرده جان مقدس در تن خاکی نهاد

4. موری از دست سلیمان بر زمین افتاده ای است

5. نیست چون سرو و صنوبر حاصلش جز بار دل

6. در ریاض آفرینش هر کجا آزاده ای است

7. پیش ارباب بصیرت کز ته کار آگهند

8. گرمی این سرد مهران دوزخ آماده ای است

9. نیست حق جویندگان را دیده باریک بین

10. ورنه هر خاری درین وادی به مقصد جاده ای است

11. بر سر حرف آورد صائب مرا دلهای پاک

12. چون قلم باغ و بهار من زمین ساده ای است


بعدیقبلی

هیچ نظری ثبت نشده

ابیات برگزیده

* از توکل در حنا مگذار دست سعی را
* قفل روزی گر کلیدی دارد ابرام است وبس
شعر کامل
صائب تبریزی
* سوختم در آتشش چون عود و زانم بیم نیست
* بیم آن دارم که دود من بگیرد دامنش
شعر کامل
سلمان ساوجی
* چون شجاعت نبود، تیغ کند کار نیام
* جوهری مردی اگر هست، عصا شمشیرست
شعر کامل
صائب تبریزی