لینک اشتراک گذاری
کپی شد
صائب تبریزی_دیوانغزل ها (فهرست)

غزل شمارهٔ 1324

1. زان لب شیرین که در هر گوشه صد فرهاد داشت

2. بوسه ای برد از میان ساغر که صد فریاد داشت

3. بعد ایامی که درهای اجابت باز شد

4. آه در دل همچو جوهر ریشه در فولاد داشت

5. سازگاری چرخ را با من نبود از راه لطف

6. چند روزی بهر ویرانی مرا آباد داشت

7. دل ز هر آواز پا می ریخت در دامن مرا

8. تا درین وحشت سرا عیدم مبارکباد داشت

9. پخته چندین خام را نتوان به آسانی نمود

10. تاک در یک آستین صد سیلی استاد داشت

11. مهر لب شد حیرت رخسار آتشناک او

12. چون سپند آن خال مشکین ورنه صد فریاد داشت

13. گشت صائب رزق ما از خامه معنی نگار

14. بهره ای کز نقش شیرین تیشه فولاد داشت


بعدیقبلی

هیچ نظری ثبت نشده

حمایت مالی

حمایت مالی داوطلبانه و اختیاری

ابیات برگزیده

* دوستان گویند سعدی خیمه بر گلزار زن
* من گلی را دوست می‌دارم که در گلزار نیست
شعر کامل
سعدی
* پاک طینت می رساند فیض بعد از سوختن
* عود خاکستر چو گردد می کند دندان سفید
شعر کامل
صائب تبریزی
* به وقت صبح قیامت که سر ز خاک برآرم
* به گفت و گوی تو خیزم به جست و جوی تو باشم
شعر کامل
سعدی