صائب تبریزی_دیوانغزل ها (فهرست)

غزل شمارهٔ 1330

1. یاد ایامی که دریای مروت جوش داشت

2. هر صدف یک دامن گوهر، طراز گوش داشت

3. پرده فانوس در بیرون در می کرد سیر

4. شمع را پروانه گستاخ در آغوش داشت

5. باده ها بی ساغر و مینا به دور افتاده بود

6. مجلس ما مطرب از گلبانگ نوشانوش داشت

7. در تنزل بود دایم با اسیران لطف چرخ

8. صحبت امروز ما دایم حسد بر دوش داشت

9. مهر خاموشی نه امروز از لب ما دور شد

10. دیگ ما را جوش دل پیوسته بی سرپوش داشت

11. شد بهار و بلبل این باغ رنگ گل ندید

12. بس که گلها را حجاب حسن شبنم پوش داشت

13. چشم ما تا بود گریان، بود طوفان در تنور

14. بود دریا در قفس، تا سینه ماجوش داشت

15. زلف و خط نگذاشت افتد چشم ما بر روی یار

16. موج جوهر دایم این آیینه را خس پوش داشت

17. این جواب آن غزل صائب که می گوید غنی

18. یاد ایامی که دیگ شوق ما سرپوش داشت


بعدیقبلی

هیچ نظری ثبت نشده

ابیات برگزیده

* سنبل زلف از رخش تا برکنار افتاده است
* گل چو تقویم کهن از اعتبار افتاده است
شعر کامل
صائب تبریزی
* صد بار جان بدادم وز پای درفتادم
* بار دگر بزادم چون بانگ تو شنودم
شعر کامل
مولوی
* قاعدهٔ قد تو فتنه به پا کردن است
* مشغلهٔ زلف تو بستن و واکردن است
شعر کامل
فروغی بسطامی