صائب تبریزی_دیوانغزل ها (فهرست)

غزل شمارهٔ 1495

1. صدف بحر بقا سینه درویشان است

2. گوهر آن، دل بی کینه درویشان است

3. هر چه دارد فلک از بهر فقیران دارد

4. ماه نو صیقل آیینه درویشان است

5. مشت خونی که دل نافه ازو پر خون است

6. در ته خرقه پشمینه درویشان است

7. چهره نعمت الوان شهان چون لاله

8. داغ نان جو و کشکینه درویشان است

9. نیست در هفته ارباب توقع تعطیل

10. صبح شنبه شب آدینه درویشان است

11. می شود دل ز قبول نظر خلق سیاه

12. دست رد صیقل آیینه درویشان است

13. دل آسوده ز گنجینه شاهان مطلب

14. این گهر در صدف سینه درویشان است

15. نیست امروز هواخواه فقیران صائب

16. مخلص و بنده دیرینه درویشان است


بعدیقبلی

هیچ نظری ثبت نشده

ابیات برگزیده

* به کمند سر زلفت نه من افتادم و بس
* که به هر حلقه موییت گرفتاری هست
شعر کامل
سعدی
* چمن ز باد خزان زرد و زار خواهد ماند
* درخت گل همه بیبرگ و بار خواهد ماند
شعر کامل
اوحدی
* با خیال او قناعت می کنم، من کیستم
* تا وصالش در دل امیدوارم بگذرد؟
شعر کامل
صائب تبریزی