صائب تبریزی_دیوانغزل ها (فهرست)

غزل شمارهٔ 1497

1. کلک من شعله برجسته این نه لگن است

2. شمع من باعث دلگرمی هفت انجمن است

3. تا خراشیده نگردد، نشود صاحب نام

4. دل رنگین سخنان همچو عقیق یمن است

5. به که مقراض به سررشته امید زنم

6. زخم را بخیه درین ملک ز تار کفن است

7. زرپرستان بپرستند چو خورشید بلند

8. کرم شب تابی اگر در دل زرین لگن است

9. به سر آمد شب غربت، غم دل کرد سفر

10. بعد ازین فصل شکر خنده صبح وطن است

11. نارسا گر نبود مستمع صاحب هوش

12. کوتهی زینت شایسته زلف سخن است

13. سخن است این که شود تشنه لبی کم ز عقیق

14. لب او می مکم و آتشم اندر دهن است


بعدیقبلی

هیچ نظری ثبت نشده

ابیات برگزیده

* دوش وقت سحر از غصه نجاتم دادند
* واندر آن ظلمت شب آب حیاتم دادند
شعر کامل
حافظ
* باش تا خار سر کوی ترا نرگس وار
* دسته بندند و سوی مجلس سلطان آرند
شعر کامل
سنایی
* پندم مده که نشونم، ای نیکخواه، ازآنک
* من با توام، ولی دل و جان جای دیگرست
شعر کامل
امیرخسرو دهلوی