صائب تبریزی_دیوانغزل ها (فهرست)

غزل شمارهٔ 1522

1. آن که در جام خضر آب بقا ریخته است

2. به لب تشنه ما زهر فنا ریخته است

3. ما نه امروز کبابیم، که معمار ازل

4. رنگ افلاک ز خاکستر ما ریخته است

5. طفلی و سنگ و گهر در نظرت یکسان است

6. تو چه دانی که درین خاک چها ریخته است!

7. نیست پرواز به بال دگران شیوه من

8. ورنه در سایه من بال هما ریخته است

9. خاک را دست به افسردن این آتش نیست

10. خون عشاق عیان است کجا ریخته است

11. ما نه آنیم که بر برگ بلرزیم چو بید

12. بارها دامن گل از کف ما ریخته است

13. صائب از چشمه آیینه کجا گیرد آب؟

14. آن که در شوره زمین آب بقا ریخته است


بعدیقبلی

هیچ نظری ثبت نشده

ابیات برگزیده

* مرا پیری اگر چون مرده در کافور خواباند
* زکار عشق کی دست و دل من سرد می سازد؟
شعر کامل
صائب تبریزی
* مکن حافظ از جور دوران شکایت
* چه دانی تو ای بنده کار خدایی
شعر کامل
حافظ
* نامۀ سربسته آمدغنچه و مضمون او
* حسب حال بلبل و شرح دل پر خون او
شعر کامل
جامی