صائب تبریزی_دیوانغزل ها (فهرست)

غزل شمارهٔ 1935

1. آن روی آتشین که جگرها کباب اوست

2. نور و صفای شمع و گل از آب و تاب اوست

3. در چهره گشاده صبح بهار نیست

4. فیضی که در گشودن بند نقاب اوست

5. در هیچ دیده آب نخواهد گذاشتن

6. این روشنی که با رخ چون آفتاب اوست

7. از دور باش غیر ندارم شکایتی

8. هر شکوه ای که هست مرا از حجاب اوست

9. روز حساب اگر چه ندارد نهایتی

10. کوته به پرسش ستم بی حساب اوست

11. از ضعف اگر چه ما به زمین نقش بسته ایم

12. جان نفس گسسته ما در رکاب اوست

13. یک مو ز پیچ و تاب میان تو کم نشد

14. هر چند پیچ و تاب من از پیچ و تاب اوست

15. گر دیگران به لطف و به احسان مقیدند

16. صائب اسیر شیوه ناز و عتاب اوست


بعدیقبلی

هیچ نظری ثبت نشده

ابیات برگزیده

* لاف تقرب مزن به حضرت جانان
* زان که خموشند بندگان مقرب
شعر کامل
فروغی بسطامی
* خاطری معمور کردن، از دو عالم خوشترست
* گنج را در دامن ویرانه می ریزیم ما!
شعر کامل
صائب تبریزی
* چون ز نسیم می‌شود زلف بنفشه پرشکن
* وه که دلم چه یاد از آن عهدشکن نمی‌کند
شعر کامل
حافظ