صائب تبریزی_دیوانغزل ها (فهرست)

غزل شمارهٔ 207

1. می کند پامال، تن آخر دل آسوده را

2. می شود دامن کفن این پای خواب آلوده را

3. جز پشیمانی ندارد حاصلی طول امل

4. چند پیمایی مکرر این ره پیموده را؟

5. آن که دارد آرزوی راه بی پایان عشق

6. کاش می دید این دل و دست و قدم فرسوده را

7. می کشد در حلقه فرمان به اندک فرصتی

8. گوشمال آسمان، گوش سخن نشنوده را

9. از دل شب می کند در یوزه روز سیاه

10. دید تا ماه تمام آن روی مشک اندوده را

11. دل چو غافل شد ز حق، فرمان پذیر تن شود

12. می برد هر جا که خواهد اسب، خواب آلوده را

13. کی برابر می کنم صائب به ماه و آفتاب؟

14. چهره بر آستان خاکساری سوده را


بعدیقبلی

هیچ نظری ثبت نشده

ابیات برگزیده

* شرار سينۀ مجنون ز آتش لیلی
* کباب ساخت همه آهوان صحرا را
شعر کامل
جامی
* منعم از دلبستگی آزار دنیا می کشد
* تا گهر دارد صدف تلخی زدریا می کشد
شعر کامل
صائب تبریزی
* اشکم برون می افگند راز از درون پرده را
* آری، شکایتها بود، از خانه بیرون کرده را
شعر کامل
امیرخسرو دهلوی