صائب تبریزی_دیوانغزل ها (فهرست)

غزل شمارهٔ 2156

1. روزم سیه از پرتو آن چشم سیاه است

2. کز چین جبین سلسله جنبان نگاه است

3. خمیازه گل وقت سحر بی سببی نیست

4. غفلت نکنم، در خم آن طرف کلاه است

5. بر داغ سیه روزی عشاق ببخشای

6. شکرانه آن رو که ولی نعمت ماه است

7. غربت مپسندید که افتید به زندان

8. بیرون ز وطن پا مگذارید که چاه است

9. هر چند که از زلف تو یک پیچ نمانده است

10. در سینه من مایه صد سلسله آه است

11. بر خانه من سیل حوادث نکند زور

12. همواری من دشت صفت پشت و پناه است

13. پشت لب پیمانه ما سبز شد از زهر

14. آن ساقی بیرحم همان تلخ نگاه است

15. صائب عجبی نیست گر آرام ندارم

16. خاکستر من در گرو صرصر آه است


بعدیقبلی

هیچ نظری ثبت نشده

ابیات برگزیده

* حدیث عقل در ایام پادشاهی عشق
* چنان شدست که فرمان عامل معزول
شعر کامل
سعدی
* به خدا اگر بمیرم که دل از تو برنگیرم
* برو ای طبیبم از سر که دوا نمی‌پذیرم
شعر کامل
سعدی
* برون از خود ندارد چاره ای درد دل عاشق
* همان کف مرهم کافور باشد زخم دریا را
شعر کامل
صائب تبریزی