صائب تبریزی_دیوانغزل ها (فهرست)

غزل شمارهٔ 2306

1. مکن دراز به طعن فلک زبان گستاخ

2. ترنج دست قضا را مکن نشان گستاخ

3. نهاده اند ز هر خار در کمان تیری

4. مکن نگاه به گلهای بوستان گستاخ

5. ز داغ شاه، نظرهاست هر شکاری را

6. مده ز دست درین صیدگه عنان گستاخ

7. نشان تیر هوایی همان کماندارست

8. به قصد چرخ منه تیر در کمان گستاخ

9. ز کاوکاو، شرربار می شود آتش

10. منه به حرف کس انگشت در بیان گستاخ

11. ز عقل نیست به تیغ قضا زبان بازی

12. میار زمزمه عشق بر زبان گستاخ

13. ز برق خرمن گل خانمان شبنم سوخت

14. به شاخ گل مگذارید آشیان گستاخ

15. حریف ناوک غیرت نمی شوی صائب

16. به هر شکاری لاغر مکش گمان گستاخ


بعدیقبلی

هیچ نظری ثبت نشده

ابیات برگزیده

* به سان سوسن اگر ده زبان شود حافظ
* چو غنچه پیش تواش مهر بر دهن باشد
شعر کامل
حافظ
* برآی ای صبح مشتاقان اگر نزدیک روز آمد
* که بگرفت این شب یلدا ملال از ماه و پروینم
شعر کامل
سعدی
* مبین به سیب زنخدان که چاه در راه است
* کجا همی‌روی ای دل بدین شتاب کجا
شعر کامل
حافظ