صائب تبریزی_دیوانغزل ها (فهرست)

غزل شمارهٔ 2422

1. بس که دل افسرده زین دریای پرنیرنگ شد

2. چون صدف هر قطره آبی که خوردم سنگ شد

3. تا رهم در عالم بی منتهای دل فتاد

4. آسمان چون حلقه فتراک بر من تنگ شد

5. بوریای فقر پیش مردم بالغ نظر

6. از شکوه بی نیازیهای من اورنگ شد

7. داشت چون طوطی نهان در زنگ، خودبینی مرا

8. چشم پوشیدم ز خود، آیینه ام بی زنگ شد

9. خاکیان را رحمت حق می کند پاک از گناه

10. سیل با دریا به اندک فرصتی یکرنگ شد


بعدیقبلی

هیچ نظری ثبت نشده

ابیات برگزیده

* صدف وار گوهرشناسان راز
* دهان جز به لؤلؤ نکردند باز
شعر کامل
سعدی
* ای بسا برگ شقایق که دمادم در باغ
* از سرشک من و خوناب جگر می‌روید
شعر کامل
خواجوی کرمانی
* دلا! ز هجر مکن ناله، زان که در عالم
* غم است و شادی و خار و گل و نشیب و فراز
شعر کامل
حافظ